اشک حسرت

سئوگیلیم،عشق اولماسا،وارلیق بوتون افسانه دیر

اشک حسرت

سئوگیلیم،عشق اولماسا،وارلیق بوتون افسانه دیر

عشق بی ریاست!!!

       دیدی تا حالا کسی رو دوست داشته باشی دلت نیاد اذیتش کنی؟


      دلت نمیاد شیشه ی دلش رو با سنگ زخم زبون بشکنی؟ دلت نمیاد ازش پیش خدا


      شکایت کنی؟حتی اگه بره و همه چیزو با خودش ببره....حتی اگه از اون فقط های های


      گریه ی شبانت بمونه و عطر آخرین نگاهش...حتی اگه بعد از رفتنش پیچک دلت به شاخه


     نازک تنهایی تکیه کنه؟هر گوشه و کنار شهر هر وقت کسی از کنارت رد میشه که بوی


     عطرش رو میده چه حالی میشی؟ بر میگردی و به اون رهگذر نگاه میکنی تا مطمئن 


     بشی خودش نبوده!!!!



          آری خداوند عشق را در قلب انسان به ودیعه نهاد تا دوست بدارد تا بهانه ای


         باشد برای محبت برای جان دادن برای یکی شدن برای ...........


        آری عشق را بهانه ای برای مقاصد پوچ و عبث خویش قرار ندهیم که عشق را


       سازگاری با ریا نیست پس عشق را به زنجیر مکشیم!!!!!!!



نظرات 30 + ارسال نظر
بهاره دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 12:05 ب.ظ


بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی

ما ز تعلیم وتعلم خسته ایم،دل به امید تقلب بسته ایم

مابرای کسب مدرک آمدیم،نی برای درک مطلب آمدیم !

سیلاااااااااااااااااام هوراااااااااااااااااا اول شدم بزن کف قشنگروووووووو حال کردی خدایش به این میگن سرعت عین جت اومدم خاطره خانوم یاد بگیر داشتی منووووووووو بابا ای ول سعیده خوشمل خودم چیکار کردی بابااااااااا حسابی ترکوندیاااااا خیلی قشنگ بود خیلی هم احساسی بود منم که اخر احساس اصلن قش کردم یکی بیاد منو بگیره میدونی اون قسمت اول اپت منو یاده چی انداخت بگم نمیزنی شلو پلمون کنی یاده تو اخی چه روزایی بود دوران دبیرستان هی میگفتیم نه سعیده اون نیس تو میگفتی نه خودشه ولی خداییش همیشه هم درس میگفتیااااااا عجباااااااا هنو میدونم راستی هنو اون عطرشو داره خداییش خیلی بویه قشنگی داشت همه دختراااااا آجو واج می موندن همه اینجوری بودن مثل این شکلک

خلاصه سعیده خیلی با احساس نوشته بودی میدونم که همشو تجربه کردی اخییییییییییییییییی الهییییییییییی
راستی دیشب خیلی خوش گذشت خداییش آشپزیت یکهااااااا ممنون ازت بلخره راضی شدی به ما برسونیییییییی

بهاره من تو رو تیکه تیکه میکنم یعنی انقد میزنمت تا بمیری حالا حتمن لازم بود خاطرات مارو اینجا به همه ی ملت بگی تو اصلن مگه خودت ناموس نداری گیر دادی به ناموس ماااااااااااا خفت میکنم همون قش کنی بی اوفتی بمیری خوبه منم یه نفس رااااااحت میشکم ای کوفتت بشه دیشب هر چی خوردی بهاره میشکمت به خداااااااااااا من یه از دست شماهاا سکته میکنم جوون مرگ میشم حالا ببین کی گفتم حالا واسه من جو گیر میشه اول شدی که شدی مگه چیکار کردی انگاری نفر اول المپیاد ریاضی شده راس میگی بشین درستو بخون تا اونجا اول بشی نه اینجاااااااااااا تقلبگراااااااااا متقلبااااااااااااااااااا واسه من شاعر شده

مهران از کی تا حالا دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 04:17 ب.ظ http://www.mehranf8.blogfa.com

سلامممممممممممممممممممممم به آبجی خودم.مرسی که خبرم کردی.
بابا ایول خیلی قشنگ بودش و واقعا قشنگ بود که زدی تو خال
عشق چیزیست که اگه اون رو تو خودت پیداش کنی و به باورش برسی همون کسی است که دنبالش بودی پس خودت رو پیدا کنی و خوب بشناسی یک آدم موفق در زندگی خواهی بود
راستی یک چیزی تو پرانتز<این دوستت بهاره رو یک گوشمالیش بده>
بیا پیشم منتظرتم

خاطره سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 12:56 ب.ظ

سلام سلام شرمنده دیر اومدم دیگه خودت میدونی سعیده آدم کارش بی اوفته به این اداره بد بخت میشه هی ازاین اتاق به اون اتقاق دوره مارو الاف کردن که یه مهر بزنن پای یه برگ خلاصه بی خیال اصل حالت چطوریاست خوبی خوشی خدارو شکر به به میبینم که بهاره خانوم هم هستن چشمم روشن حالا دیگه بیخبر از ما میایی من میکشمت بهاره بعدشم میبینم خاطرات این خوشمل خانوم مارو هم لو دادی اینو خوب اومدی بهاره واقعا هاااا همیشه این حس ششم خوب کار میکرد هنوز موندم از کجا میدونست بعدشم بهاره خلنوم شما اجو واج می موندی الکی پای ما دخترا رو وسط نکش والااااااااا چشم چرون بودی دیگه دروغ میگم بگو دروغ میگی راستی میبینم که همه موافقا این بهاره ادب بشه منظورم همین نظر بالایی هست آخی بمیرم واست بهاره فاتحت خودنس حس شاعریتم که گل کرده خانوم راااااااااااااااااااستی میبینم که بعضیاااااااااااا تشریف ندارن هنوز مگهخبرش نکردی سعیده ببین دیگه نمیشه رو اینجور آدما حساب کنیاااااااااااااااااا آخ داش یادم میرفتاااااااااا آپت خیلی قشنگ بود با احساس نوشته ای خوشملم ولی خداییش بهاره راس میگهاااااااااااااااااااااا اهان نگا یادم رفت ازت تشکر کنم که بلخره راضی به تقلب دادن به ما شدی اون شبم خیلی خوش گذشت ممنون

به به سلام خاطره جونم خوش اومدی آره میدونم الان چه حالی داری خودمم یه هفته پیش کارم افتاده بود به این اداره به هر حال خسته نباشی

بله میبینی این بهاره خانوم پاک آبروی منو برد بی چاره شدم تو هم که کم نذاشتی خاطره هر چی که از قلم افتاده بود شما اومدی کاملش کردی حقتونه سره امتحان اشکتونو در بیارم چه کنم که از بسسسسسسسسسسس مهربونم دلم نمیاد اینکارو بکنم ولی حالتونو میگرم صبر کن یه آشی براتون بپزم یه وجب روش روغن باشه بعدشم نکه میشه رو شماها حساب کرد واس خاطر همین میگی رو بعضیاااااا نمیشه حساب کرد حتما گرفتار درساشه همه که مثل شماها نیستن که متقلب باشن خانووووووووووووم

خلاصه ممنون که اومدی هرچند دیر اومدی ولی مچکرم

مصطفی سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 07:36 ب.ظ http://dastinevis.blogfa.com

ای بابا ....

شیما چهارشنبه 20 دی 1391 ساعت 09:28 ق.ظ http://www.shima-jiji.blogfa.com

خدایـــــا ...

یـک مــــرگ بدهـکارم و هـــزار آرزو طلبـکار !

خستــه ام ...

یــا طلبــم را بـده ...

یــا طلبــت را بگیــر ...

حسین چهارشنبه 20 دی 1391 ساعت 03:28 ب.ظ http://happy-h.blogfa.com

ای پدر عاشقی بسوزه

خاطره و بهاره چهارشنبه 20 دی 1391 ساعت 06:00 ب.ظ

خاطره: به به سیلاااااااام چطولی خانومی وااااااااای سعیده جونم مرسی امروز خیلی فاز دادی بهمون دیدی گفتم اصلا ترس نداشت که خیلی آروم کارمون کردیم ولی خداییش خیلی قلبم داشت می اومد دودهنم بی خیالللللللللل عجب امتحانی بود تو عمرم همچین تقلبی نکرده بودم بححح میبینم که هنو از بعضیاااا خبری نیس نگااااااا میگم رو پسر جماعت نمیشه حساب کرد اینهاااااااا نگا چند روز میگذره هنوز بهت سر نزده الان حتما میاد میگه درس داشتم امتحان داشتم از این تریپ حرفها میاد میدونم دیگه تا کم میارن هاااااااا زود بهانه جور میکنن یکی نیس بگه مگه ما امتحان نداریم درس نداریم ولی در کنار اینااااااااا به سعیده جونمم سر میزنیم والااااااااا

بهاره: سیلااااااااااام قبل از هر موضوعی یه چیزی میخوام بگم تا حالا به این دقت کردی خاطره بهاره سعیده بححححح قافیه رو داشتی اخره همشون یکیه نه خداییش حال میکنیییییییی خب بگذریم بابا ای ول سعیده عجب فازی بهمون دادی تا میتونستمااااااااااا تقلب کردم خدا کنه امتحانای بعدیم این طوری باشه چه میشه اونوقت راستی خاطره راس میگهااااااااااا هنوز ازش خبری نیس عزیزم سعیده جونم بشناس طرفتووووووووو هی اینقد ازش تعزیف نکن کو پس بعدشم این آقاهه کی باشن که گفتن منو گوشمالی بدییییییی هاااااااااااان ودر اخر :

بوووووووووووووووووووووووووس بابت فازی که امروز دادی دمت گرم به آق مهندس سیلام برسون

سلاااااااااااام بر شما متقلبگران احوالتون البته بعید میدونم احوالتون بد باشه باید قاز کردناتون مگه میشه بدم باشید ای کوفتتون بشه هر چی امروز کش رفتین خواب دیدن خیر باشه دیگه خبری نیس بابا امروز از ترس کلی وزن کم کردمااااااا یه وقت میبینید وسط امتحان آب شدم رفتم زمین بعدشم شما چرا گیر دادید به دوست عزیز من خب درس داره دیگه همه که مثل شما متقلب نیستن که دلشون خوش باشه به یکی دیگه وقت کنه میاد شما نگرتن نباشید بعدشم بهاره خانوم کلا مخ تعطیلهاااااااا خاک تو سرت کنم دختر
تنهایی این قافیه رو کشفش کردی فک کنم امروز زیادی فاز گرفتی قشنگ معلومه خدا اخرو عاقبتتو به خیر کنه دیوونه نشی خوبه بعدشم انقده دهن لقی کردی که همه میخوام گوشمالیت بدم دیگه پاک آبرومو بردی دختر خدا بگم چیکارت کنهههههههههه اخر من از دست شما دوتا سکته میکنم جوون مرگ میشم یه بار دیگه این کلمه رو اینجا بگیااااااا من میدونم توووووووووووو

حسین چهارشنبه 20 دی 1391 ساعت 08:33 ب.ظ http://happy-h.blogfa.com

مگه عاشقی جرمه که تیکه بندازم.
انشا الله قبوله...

مصطفی چهارشنبه 20 دی 1391 ساعت 09:40 ب.ظ

خشونت نه. در مورد عق و دوست داشتن و این حرفا همین میشه گفت
دلم پره ..شما دیگه خشن نشیت

Fatemeh چهارشنبه 20 دی 1391 ساعت 10:26 ب.ظ http://hasrat1990.blogfa.com

دیگہ نَہ بَحثـ مے کنَم نَہ توضیح مے خوآم
نَہ دُنـبال دلیل مے گــردَم فقط مےبینَم ..
فاصلہ مے گـــیرَم وَ سکـوتـ مے کنَم...

بهاره جمعه 22 دی 1391 ساعت 05:56 ب.ظ

حایات دنن بو یولدا بوررو کن آدمادم موتلولو آرار کن بیردن اونا راسلادم ماوی ماوی ماس ماوی گوزلری بونجوک ماوی بیر گوردوم عاشک اولدوم بوگلن کیمین یاری

بححححححح حال کردی چی برات گفتم چرا معطلی بزن کف قشنگرووووووو چه خبراااااااااااا میبینم که هنوز از بعضیاااااااا خبری نیس جدن چراااااااااا؟ نه میخوام بدونم سابقه نداشت کم پیدا باشه خب دیگه چفرااااااا خانومی راستی قرار بود با خاطره دوتایی بیایم هاااااا نشد کار داشت اینکه بنده خودم تشیریف آوردم ببینم که چه خبرایی هست تا بهش برسون ولی انگاری هیچ خفری نیست چه بد کسل شدم دخمل

سلاااااااااااااااام بهاره جان خوبی خوشی بابا شرمندم نکن بیشتر ازاین آب شدم رفتم زیره زمین بعدشم حداقل جو میگیزتت درستو حسابی بگیره یه شعر از خودت بگو نه اینکه آهنگ مردمو کش بری الان زنگ بزنم به ابراهیم تاتلس بگم آهنگشو کش رفتی دخمل

بعدشم شما چرا گیر دادین به دوست عزیز من هااااان ایشون غیبتشون موجه هست دیشب با هم حرف میزدیم سره کار بودن هلال احمر الان مشکلتون حل شد خلاص شدین اصلا خاطره خودشم نباشه حتما باید یکی باشه که آمارو بهش برسونه نههههههه

خاطره یکشنبه 24 دی 1391 ساعت 12:02 ب.ظ

سلاااااااااااااااااااام خووووووووووووبی چطولی توپول خانوم به به میبینم که بهارک ما هم اینجاست بابا بهاره وقتی میگم عتیقه ای واسه همین چیزاست دیگه کلا تو یه نسل عقبیاااااا بابا اینکه دیگه خیلی قدیمی شده این بنده خدا داش ابراهیم ما که کلا ناقص شده تا جایی که یادم میاد نمیتونه بخونه اینم ماله خیلی وقت پیشهههههه کجایه کاری دخملیییییییی حداقل ۲۰۱۳ گوش نمیدی ۲۰۱۲ گوش بده راستی سعیده جدن راس میگی بابااااااااا ای ولللل اینجاس که میگن بابا نجات رسان بابا کمک رسان نه واقعا خوشم اومد پس تو گروه خونیه این پسر این جور چیزاهم پیدا میشه عجباااااااااااا فکر میکردم بلده کل کل کنه فقط خدا کنه تو این جاده هااااااا دختر مختر گیرش به این پسر نیوفته که بجای نجات رسانی میشینه کل کل میکنه فک کن چه اوضاعی بشهههههههه وااااااااای خدا جووووون چه شوووووووود پس بگو چرا آق پسر تشریف ندارن !!! بابا سعیده زود باش یه آپ جدید بکن دیگه من هر بار میام چشم میخوره قسمت اول آپت یاده خودت می اوفتم دقیقا یه همچین اتفاقی واسه تو افتاده بودهااااااااا یه وقت یه چیزی میگم بد میشهههههههه هااااااااااااا

به به سلام خاطره خانوم بابا خاطره چرا میگی آخه من کجا توپولم نگووووووو دیگههههههه

بابا این بهاره بی چاره جو گرفتتش اینقدر هاهم عتیقه نیس نگو تورخدا گنا داره طفل معصوم آخی بمیریم واست بهاره ولی خداییش عجب چیزی گفتیاااااااا عتیقه فک کن بعدشم خاطره الان اون نیس تو گیر دادی آره ایشون گروه خونیش به همه جور کار میخوره مثل منو تو نیس که از بس به شوخی گرفتیم هیچی حالیمون نشد از هلال احمر هنوز موندم علایم حیاتی چیا بودن ؟ول ی خداییش اینو خوب اومدی فک کن تو جاده با یه دختر کل کل کنهههههه چی میشههههههههههههه واااااااااااااای!!!!!

ببین خاطره تو دهنتو وا کنی از گذشته ی من چیزی اینجا بگی میزنم اون دهنتو آسفالت میکنم حالیته یا نه؟ اصل من نیت کردم تا مدتی آپ نکن مشکلی داری الان تو؟

مهدی یکشنبه 24 دی 1391 ساعت 12:39 ب.ظ http://www.terujen.blogfa.com/

تلــــخ میگــــــذرد…




ایـــــن روزهــــــــــا

کــــــه قـــــــــرار اســـــــــتــــــــ

از او …

بـــــــــــــــرای دلـــــــــــم
یـکـــــ انســـــان معــــمـولـــــــــی بســـــــــازم

حامد HmD یکشنبه 24 دی 1391 ساعت 08:52 ب.ظ

سلام به همه
خوبی سعیده جان؟
تاخیر 6 روزه منو ببخشید.دیگه راستش زودتر نشد بیام.دهن مهنم تو جاده ها آسفالت شد.جسمی و روحی حسابی نفله ام.از تصادف و زخمی و فوتی زن و بچه گرفته تا بکسل و در راه مانده تو برف و بوران!
راستی میبینم ک بعضیا دلشون تنگ شده برام
ببینید دیگه داش مهرانم شناخته شماهارو!
اما راستش از کار شماها خندم میگیره!این بهاره هم گناه داره انقد دستش نندازید خب.
آها گفتید کل کل !!!
6-7 ماه پیش بود ی دختر 15-16 ساله بنده خدا آسیب نخاعی بود داشتیم با آمبولانس میبردیمش بیمارستان بعد (خدا مارو ببخشه) داشتم حمایت روانی میکردم مصدومو(اگ تو جمعیت بودیدمیدونید منظورم چیه) اما طرف ظاهرا جدی گرفته بود قضیه رو شروع کرده بود خوش و بش با من بعد خالش ک همراش بود برگشت بهم گفت ترکی بلدی؟؟؟؟!!!
گفتم نه
بعد ی چیزی ب ترکی ب دختره گفت بنده خدا دختره طوری تو ذوقش خورد ک اگ تا اونموقع نخاش آسیبش جدی نبوده از اون ب بعد دیگه نخاع پخاع واسش نموند
سعیده جان آپ توپ بود اما ی دونه روانشناسی خوشگل تو پستات کمه ها!
راستییییییییییی (شرمنده دیر اومدم خو کلی حرف دارم دیگه!)
شما مگه پیام نوری نیستی؟مگه تو هر امتحانی جاهاتون بصورت رندوم تغییر نمیکنه؟! پ چطوری فرت و فرت میتقلبید؟

سلاااااااااااااااااااااااااام حامد جان مرسی خوبم ممنون که اومدی حسابی دلم برات تنگ شده بودهاااااااااااااا آخه بد عادتم کردی دیگه هر بار اومدم به وبلاگم سر بزنم تو بودی اینکه دل نبودنتو ندارم خداییش خسته هم نباشی خدا اجرت بده پسر خداییش سخته هااااا در مورد بضیا هم باید بگم خودشون میان نظرشونو میگن که آیا اینطور بوده یانه؟دیگه ببین همه عالم و آدم شناختن اینا چه جونورایی هستن به جان خودم منم که تا حالا سکته مکته نکردم هنوز زنده موندم حالا چی گفت اون خانومه اگه یادت مونده بگو تا واست ترجمش کنم چی گفته که نخاع مخاع نمونده براش طفل معصوم آخه من نمیدونم یه دختر ۱۵.۱۶ ساله رو چه به عاشقی که فکرکرده شما استغفرالله.... بگوووووووو منتظرم اگه یادت هست هنوز؟خب بابا چرا آخه دل دخملو شکوندی تو که داشتی حمایت روانی میکردی خب یه نموله باهاش کنار می اومدی عجباااااااااااا!!!چشم حتما میگردم ی پست در مورد روانشناسیپیدا کنم میذارم کشتی منووووووو با این حس روانشناسیت !!در مورد امتحان هم باید بگم همون دو دفعه بود شانس آوردن نزدیک بهم بودیم الان دیگه جاهامون عوض شده نمیشه تقلب کرد بازم ممنون که اومدی حامد جان بابا وبلاگ خودته هر چقد دلت میخواد بحرف شرمنده دشمنت باشه

از کی تا حالا دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 03:36 ب.ظ http://mehranf8.blogfa.com

سلامممممممممممممممم بر سعیده جان آبجی خودم.
ببخشید من یک چند روز نبودم رفته بودم تهران.واقعا مرسی که بهم سر میزنی منم هر وقتی که بیام نت حتما پیشت خواهم امد.

این همه لشکر امده به عشق سعیده امده
ریزو بزرگو قلقلی پر از محبتای عشقولی

بیا پیشم دوباره چند بار فایده نداره

فقط خدا دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 04:39 ب.ظ http://136991.blogfa.com

سلام
مطالبتون خیلی زیبا بود
ببخشید که نتونستم بهتون سر بزنم

خاطره وبهاره دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 05:40 ب.ظ

خاطره :به به اینجارووووووووو گوش شیطون کر بلخره چشممون به جمالتون روشن شد الان از سعیده شنیدم گفتیم بیایم یه عرض ادبی کنیم حالا جوگیر نشوو اتفاقی نیوفتاده که مثل همه اومدی نظر دادی والاااااااا دیدی گفتم خدا میدونه که اونروز چی گفتی که بی چاره فکر کرده واقعا خبری هست الکی که ذوق زده نمیشه آخی الهی ننش بمیره همین کارارو میکنید دیگه آمار شکست عشقی بالا میرهاااامثلا میخواد کلاس بذاره که من عضو هلال احمرم خب باش ما که بخیل نیستم همچین با افه میگه اگه شما تو جمعیت بودید... پسر یه خورده جنبه داشته باش بعدشم بنده دلم برا هرکی تنگ بشه واس شما یکی نووووووووچ الکی فاز نگیرتت فکر نکنیاااااا خبری هست یه چیزه دیگه این بهاره خانوم لطف کنه عتیقه بازی درنیاره کسی هم دستش نندازه تخسیره خودشه دیگه آهان اصل مطلب داش یادم میرفت سعیده اگه ما هم دیر می اومدیم بازم مارومثل بعضیا تحویل میگرفتی خدا شانس بده والااااا میخوام صد سال سیا بد عادت نشی مردم شانس دارن دیگههههه

بهاره:اووووووووووووووووه ماشالله مگه زبون به دهن میگیره این بچه هی فک میزنه منم هستماااااااا خیلی ممنون که یکی بلخره پیدا شد دلش برا ما بسوزه نگا این روزگار منه شب تا صبح هر چی تیکه هست بارم میکنن اصلا به این دوتا خوبی نیومده منو باش که واسه کی شعر گفتم جدن یعنی تو بلدم هستی یکی رو حمایت روانی کنی بابا دست خوش کاش اونجا بودم میدیم خانومه چی گفته حالا اگه یادت هست بگووووووو پسر مگه تو حالا به این قضیه پی نبردی که ما سه تا گیر بدیم به چیزی تموم شد باید تا آخرش بریم الان مخامون درگیر این مطلب شدبعدشم انقد گفتی چه جوری تقلب میکنید که جاهامونو عوض کردن الان چیکار کنیم ؟

باشه بابافهمیدیم شما از روانشناسی هم ی چیزایی میفهمی دیگه کلاس نذار واس مااااااااا اینو من گفتمااااااا بهاره نبود مشکلی داری؟ راستی یه چیزی یادم رفت بگم به این سعیده از بس امروز حرص منو دار آوردید شما دوتا سعیده خانوم مثل اینکه یادت رفته شما چند سالتون بود عاشق شدید حالا این تو ۱۵.۱۶ سالگی فکر عاشقی زده به کلش بگم چند سالت بود اسیره عشق شدی حالا من شدم جونور دیگه خفت میکنم [:S018

اووووووووووووووووووووووووووووووه بتریکید ایشالله چه خبرتونه بابا این همه فک زدید خسته نشدید بابا شماها دیگه کی هستید خاطره جان چرا عصبی شدی میبینم که حسابی قاطی کردیاااااا چیه فک کردی بنده همش دلم واسه تو تنگ میشه اهکی نخیرم از این خبرا نیست آخه بچه اگه بهاره عتیقه باشه خودت آثار باستانی هستی چرا آخه دهنه منو وا میکنی بهاره خانوم شما هم جوگیر نشو تا یکی میخواد طرف تو باشه جوگیری میشی جنبه داشته بعدشم
خاطی خانوم تهدید میکنی اصلا میخوای خودم بگم چند سالم بود عاشق شدم گناه که نکردم اتفاقا اگه میدونستم آخرش به اونی که میخوام میرسم از همون نوزادی عاشق میشدم مشکلی الان داری ؟واسه من خطو نشون میکشه بیشین بینیم باباااااااااااا ریز میبینمت هه هه هه

حامد HmD دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 11:31 ب.ظ

سامولکس(همون سامولکم خودمونه2013)
بقول سعیده جان خاطی خانوم()شما چرا همه چیو بخودت میگیری آخه؟!من منظورم از بعضیا سعیده جون بود ک مثه خودم دلش تنگ شده بود.حالا واقعا نکنه... هیس حالابکسی نگو!
اهم دیگه چ خبرا خوبید همه؟!
آها راستی ولله دقیق یادم نمیاد چی گفت ولی خیلی بنده خدا خورد تو ذوق طرف.الانم چند ماهی گذشته نمیدونم چی گفت خالهه.
بعدشم هلال چیزی واس کلاس گذاشتن نداره روانشناسیم کلا دوست دارم تا مرز رشته روانشناسی هم رفتم اما قسمت مهندسی بود.
راستی اگه براتون مقدوره و احیانا بدلیل زاغارتیه رشته هاتون خجالت آور نیست بگید چی میخونید؟
من اطلاعاتیم مهندسی فناوری اطلاعات(IT) میخونم.

به قول خودت سامولکس

با این چیزایی که گفتیااااااا صددرصد خاطی قاطی میکنه

میشناسمش دیگه تو هم درس میری تو مخشهاااااااا چه بد حتما خالهه گفته بی خیال زیاد جوگیر نشو بچسب به مریضیت بعدشم یادمه میگفتی بلد بودی زبونه مارووآخه چطور پس الان میگی بلد نیستم ؟

آها منو بروبکس گرافیک هستیم گرافیک محیطی میخونیم یه جورایی با تیزرهای تبلیغاتی سروکار داریم بعدشم واسه چی میگی زاغارتیه مثلا میخوایی بگی در آینده مهندس میشی ما که بخیل نیستیم باش دههههههه آهااااااااااان ببین تو خودتو حتما به ی دکتر نشون بده بگو آزار دارم نصفه شب کله ی سحر بچه ی مردمو ازخواب میپرونم یادم نرفته هااااااااا ملتفت شدم بازم مارو..........

خاطره چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت 11:13 ق.ظ

سعیده میکشم از صبح تاشب بهم میگی خاطی چیزی بهت نمیگم ولی دیگه قرار نبود اینجا هم بگی تا ورده زبون بعضیا بشه آقا جون خوشت میاد منم اسم شما رو چپ کنم دههه نگووووو دیگه چه زود پسر خاله میشن مردم مثله بچه آدم سلام کنیم دیگه چرا از خودتون زبون کشف میکنید بعدشم بنده هیچیرو بخودم نگرفتم فک کنم این شمایید که فکر کردید خفراییه نه جونم اشتب ملتفت شدی بنده ناموس دارم خیلی هم در این مورد حساس هستم چه زودم جوگیر میشی بابااااااااا باشه بابا فهمیدیم شما مهندس تشریف داری چرا میگی زاغارتیه الانم منم بگم رشته ی جنابعالی زاغارتیههههههههه خوشت میاد حس هنری تو وجودت نیس اگه بود میفهمیدی چه رشته ی باحالیههههههه

رااااااااااااستی سعیده جونم سوغاتیاتوووووووووو نصف نصف میکنیماااااااااااااااا حالا کی عمه جونت میاد اینجا گفتم تا شاهد باشن منم سهم داشتم ولی ندادیییییییییی راستی این قضیه ی دکتر چیههههه؟

اولن سلامت کوووووووووو بزنم مثل اسمت چپت کنم هااااااااان مگه صبحونه نخوردی خانوم خشن دومن عشقم کشید اونروز بهت بگم خاطی مشکلی داری بگو تا واست حلش کنم سومن جنابعالی از کجا فهمیدی که عمه جونم میخوان برن کربلا که بنده سوغاتیامو باتویه خاک برسری نصف کنم هان هان !!! بابا امروز صبح تازه رفت کوتا برگرده بعدشم دره دیزی بازه حیایه گربه کجاست؟ قضیه ی دکتر هم چیزی نیس شما اصلن مختونو درگیر اینجور مسائل نکنید خواهشن برات ضرر داره هنگ میکنی هنگ کردنم واست خوف نیس فصل امتحاناته بشین درستو وخون آفرین بچه ی خوف دیگه نبینم سیلام نداده کامنت میذاریااااااااا تاییدشون نمیکنم حالا این دفعه رو به بزرگی خودم به خانومیه خودم آف اددیم سنی یعنی بخشیدم تورو میدونم الان بعضیا خوندن مخشون کلید شد قیافه شبیه این شکلکه شده

حامد HmD پنج‌شنبه 28 دی 1391 ساعت 12:52 ق.ظ

اوه اوه نیگا چ قضیه رو ناموسی کرد.بیخیال بابا اعصاب معصاب نداری ک.2تا چیز ب شوخی میگیم جدی میگیری بیا و درستش کن.آدم ناراحتیم ک هستی دیگه آخ آخ آخ
سعیده جون بابت اون کارم واقعا ممنوم . آجیه خودمی دیگه.ایشالله جبران کنم یا جبران کنیم شاید بهتر باشه.
بازم مرسی.خیلی مواظب خودت باش!

سلااااااااااااااام داداشی جون خودم

بابا این خاطی خانوم ما اعصاب معصاب نداره با هیشکیم شوخی موخی نداره قضیه ناموسی بشه اوه اوه میزنه طرفو ناکارش میکنه حالا چون این دفعه شما آشنا بودی کاری باهات نداشت فقط یه ندا بهت داد
بابا خواهش میکنم من که کاری نکردم وظیفمو انجام دادم همین که میای به وبلاگم سر میزنی خودش یه عالمه خوشحالم میکنه باور کن تو هم بابت اون موضوع منو ببخش حامد جان امیدوارم ازم دلگیر نشی تورو خدا بگو که ناراحت نیستی تو هم مواظب خودت باش به محراب هم سلام برسون!!

بازم مرسی عزیزه دله آجی که بهم سر میزنی

بهاره پنج‌شنبه 28 دی 1391 ساعت 12:07 ب.ظ

به به میبینم که ...وای یادم رفت سلام بدم سیلام خوفی خوشی دخملی؟

میبینم که قضیه ناموس ماموس هست چیه چه خبره ؟ آخی بمیرم واست خاطی جون باز دارن مزاحم ناموست میشن پسر اگه جونتو دوس داری گیر به ناموس خاطی خانوم ما نده آخه امار نشون میده هر کی به ناموس خاطی گیربده میزنه ناقصش میکنه ایشونم که از لحاظ اعصاب کلا تعطیله چشو ببنده اوه اوه خدا به داد طرف برسه آخه خودم تجربه کردم واسه همین میگم

راستی این قضیه ی ببخشیدو ممنونمو جبران میکنمووووووووو چیه هااااااااان؟ کلکا چیکار کردید که الان افتادید به هم تعارف تیکه پاره کردن هان هان ؟ تا یه جایی میدونم شما از سعیده چی خواسته بودید ولی دیگه الان یه جورایی مشکوک میزنید راستی میگی به محراب سلام برسون چرا خودش نیس هان ؟آخه این چه رسم دوستی پسررررررررر نگا اصل مطلب یادم رفت بگم بابا من به خاطی گفتم که ی چند وقته سوغات دار میشی آخه به من گفته بودی الان منم هستمااااااااااااااا آی ملت شاهد باشین پس فردا نگین نگفته بودی واااااای عمه جونتم که عاشقه توست ببین چیا برات میااااااااره خوش بحالت هییییییییییییییییی

سلااااااااام بهاره جونم خوبی خوشی دلبندم کجا بودی بابا ؟

بابا تو که الان با این حرفات حسابی اعصاب خاطی رو تعطیل کردی خون جلو چشای خاطی رو گرفته حامد از ی طرف تو هم از ی طرف اوه اوه خدا به دادتون برسهههههههه من هیشکارماااااااااا گفته باشم بنده فقط کامنتای شمارو تایید میکنم پای منو نکشید وسط گفته باشم ؟ جوونم هزاراتا آرزو دارم حالا حالا میخوام زنده بمونم
بهاره جان شما تا همون جا که ملتفت شدی باش بقیشون بیخیال مشکوکم خودت میزنی توجه کردی از وقتی بااین خاطی فامیل شدی مثل اون شدی یادم میاد اولااااااا عین اسمت بهاری بودی یا به قول خودم بچه سوسول بودی خیلی نازک ریلکس الان جدیدن به همه گیر میدی اینهاااااا میگن رفیق ناباب بدههههههه دیگه چه برسه رفیق ناباب جاری آدمم بشه اوه اوه چه شووووووووود الان مثلا اینجوری هیییییییییییی میکشییییییییییییی یعنی فک کردی دلم واست میسوزه اهکیی من دلم برا هر کس بسوزه واس تو یکی نوووووووووچ بعدشم خیلی دلت سوغاتی میخواد عممتو بفرس کربلاااا تا واست سوغاتی بیاره چرا از من مایه میذارین شماهاااااااااا روتونو برم بابا رو که نیس سنگ پای قزوینهههههههههه !!! همون بهتر که خاطی بزنه ناقصت کنه

ملیح پنج‌شنبه 28 دی 1391 ساعت 12:08 ب.ظ http://www.ashna1363.blogfa.com

این روزها...

پنهان شده ام

پشت لبخندی که درد میکند...


ملیح پنج‌شنبه 28 دی 1391 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.ashna1363.blogfa.com

خاطره جمعه 29 دی 1391 ساعت 12:36 ب.ظ

سلام خوشمل خانوم خوبی خوشی؟

چیه آقا چرا همه گیر دادن به ناموس ماااااااااا هوی بهاره مگه خودت ناموس نداری تو که میدونی من حساس چرا پس میگی عوض اینکه طرف من باشی داری تیکه میندازی آره آًا جون هر کی به ناموس ما چپ نگا کنه میزنم ناقصش میکنم حرفیهههههههه؟بنده خیلی هم اعصاب دارم اگه شما بزاری بجای ۲چیز شما لطف ۴چیز بگوووووو ولی منطق داشته باش ملتفتی چی میگم داش؟ ما رو ناموس خیلی حساسیم خواهشن لطف قضیه رو ناموسیش نکن اوکی؟خب حالا بیا سره اصل مطلب بگوبینیم چیکار کردید الان به قول بهاره افتادید به تعارف تیکه پاره کردن هااااااان؟اوه اوه چه آجی جونم هم میکنه انگار فقط این آجی داره ؟ خدا شانس بده والااااااااااا از را نیومده طرفو برداشت آجیه خودش کرد آقا جون ایشون سه تا داداش داره هااااااااااا گفته باشم قبل شما آجیه اون سه تا داشه دیگس نگی نگفتماااا حالا اینارو بی خی خی بگو بینیم امتحاناتو چیکار کردی ماکه دوتاشو به امید سعیده در حد لیگه برتر دادیم بقیشوهم به امید خدا دادیم فکر نکنیا باهات کنار اومدم نه داش از اینخفرا چی نیس فک میخوام بدونم اوضاع امتحاناتت چه جورایاس ملتفتی که؟
مثل این مجری تو تلوزیون صبح آدینتون بخیر باشهههههه اوه داشتی چی گفتم

به به سلام عزیز دل مااااااااااا مش خاطی احوال شما را گم کردی ازاینوراااااااااااااا ای بد نیستیم خوبی خدا روشکر!!

بابا خاطره کسی به ناموس شما کاری نداره که زیادی حساسیاااااااا به قول خودت بی خی خی یه جا هم غلط املائی داریاااااااا بگم فک کنم میخواستی بگی آقاجون بجاش ی چیزه دیگه نوشتی

خب چه اشکالی داره من از این به بعد چهار تا داداش داشتم مشکلی داری خاطی خانوم بگو تا واست حلش کنم؟بابا عزیزه من شما لطف کن زیاد تلوزیون نیگااا نکن آخه زود جوگیر میشی خوب نیس برات بعدشم الان صبح نیستو لنگه ی ظهرههه فک کنم امروز زیادی استراحت کردی اینا هااااااا میگن بچه باید شبا زود بخواه صد درصد شبو دیر خوابیدی الان فک میکنی اوله صبحههههههههههه نه عزیز الان همه دارن ناهار میل میکنن آق صبحههههه خیلی وقته تشریفشونو بردن والااااااااااا

بهنوش جمعه 29 دی 1391 ساعت 07:08 ب.ظ http://hasratedidar.blogsky.com

سلام جونم خوبی عزیزم جه خبرا خیلی لوووسیا جدی اس .دی به حامدهههههههه ۲ بار بهت زنک زدم ورنداشتی تو عید قربون بود حالا هم خط ایرانم اینجا کار میکنه اکه دیدی اهنک میزنه به جای بوق درسته بزن ورمیدارم هزینش مثل ایرانه خیلی خوبه خوشحال شدم مراقب خودت باش فدات

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام بهنوش خوبییییییییییییییییییی واااااااااای دخملیییییییییییییییییییییییی انقده خوشحال شدم بابا صد بار بهت گفته قبل اومدن ی نداااااااااااااا بده آخر سکته میکنم از دست تووووووووووو آره یادمه شرمنده اونروز سرم خیلی شلوغ پلوغ بود نشد جواب بدم واقعانیییییییییی هنزینش کمههههههه باشه حتما بهت زنگ میزنم دلم برات یه کوچولووووووووووووووو شده بهنونشییییییییییییییییی مرسیییییییییییییییییییییی که اومدییییییییییییییییییییییییییییی آبجی جوووووووووووووووووووووووونم واییییییییییییییییییی انقده ذوق زده شدم که نگووووووووووووووووووووووووو

شیما شنبه 30 دی 1391 ساعت 09:16 ق.ظ http://www.shima-jiji.blogfa.com

هیچ انتظاری از کسی ندارم !

و این نشان دهنده ی قدرت من نیست !

مسئله ، خستگی از اعتماد های شکسته است

رضا شنبه 30 دی 1391 ساعت 08:22 ب.ظ http://www.lahzedidarmanoto.blogfa.com

میخواهم برایت تنهایی را معنی کنم!
در ساحل کنار دریا ایستاده ای ,
هوای سرد ,
صدای موج
انتظار انتظار انتظار
... ... به خودت می آیی ,
یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند ,
نه دستی که شانه هایت را بگیرد ,
نه صدای که قشنگ تر از صدای دریا باشد
اسم این تنهایی است...

رضا شنبه 30 دی 1391 ساعت 08:28 ب.ظ http://www.lahzedidarmanoto.blogfa.com

سلاااااااااااااااااااام سعیده خانوم گل
خوفی خوشی سلامتی؟ایاااااااا؟"؟
جدا؟اساسا افتاده سر زبونتپس اساسا چاکرتییییییییییم
.
.
.
اها راستی اینترنتم تموم شد نشد واس اپم خبرت کنم
واااس بینم دلت میاد من بزنی داغووون بشم هاهاهاهاهاها همیجوری اساسا خرابتیم بابا بیا بزن اوف
.
.
.
واخر هم هستیم هم نیستیم هم مستیم...کدوم بدم خدمتت ؟؟؟؟

رضا شنبه 30 دی 1391 ساعت 08:31 ب.ظ http://www.lahzedidarmanoto.blogfa.com

اپت اساسا قشنگ بود
ولی من کسی دوسش داشته باشم ایجوری که تو میگی
دوس دارم اذیتش کنم.اساسا وقتی پیشم باشه

مهران از کی تا حالا یکشنبه 1 بهمن 1391 ساعت 04:04 ب.ظ http://www.mehranf8.blogfa.com

سلامممممممممممممممممممممممممم سعیده جان آبجی خودم.
خسته مسته نباشی عزیزم.بابا مرسی که هر موقع میلی یک سری بهم میزنی.منم همین کارو میکنم.
مراقب خودت باش اگه امتحان داری موفق باشی.راستی نگقتی که دانشجو هستی یا نه.
منتظرتم بیا بوسسسسسسسسسسسس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد