اشک حسرت

سئوگیلیم،عشق اولماسا،وارلیق بوتون افسانه دیر

اشک حسرت

سئوگیلیم،عشق اولماسا،وارلیق بوتون افسانه دیر

علم روانشناسی

آیا مایلید به افکار کسی که در کنار دستتان نشسته است پی ببرید ؟ اگر با افراد زیادی مواجه شده باشیم می توانیم بسیاری از افراد را حتی از نوع صحبت کردنشان بشناسیم . اما این شناخت در مواجه حضوری با دانستن بسیاری از حالات ثابت شده در علم روان شناسی بهترین فرهنگ نامه آدم شناسی را برایمان می گشاید. با شناخت بیشتر افراد، ارتباطمان جهت دار می شود و در مدت کوتاهی خواهیم توانست که به هدف مورد نظر از این آشنایی و ملاقات نزدیک شویم . ایجاد رابطه صحیح باعث رشد عزت نفس در انسان می شود و ارتباط ما با خودمان و اطرافیان تقویت می شود. هر چه بهتر و کامل تر با خود و دیگران ارتباط برقرار کنیم ، احساس موفقیت از ایجاد یک ارتباط صحیح و دوستانه ما را زودتر به هدفهایم میرساند وباعث تعالی افکار  

 ورفتارمان در زندگی میشود.

 

۱.افراد خوددار:  

  

اگر شخصی دستهایش را پشت کمر قفل کند، نشان می دهد که خود را به شدت کنترل کرده است . در این حالت او سعی دارد خشم یا احساس ناامیدی را از خود دور کند

  

۲.حالت تدافعی:   

 

اگر انگشتان دستها به بازو گره خورده باشد نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حمله ای غیر منتظره و ناگهانی یا بی میلی برای تغییر چهره شخص است . اگر انگشتها مشت شده باشند، حالت بی میلی شدیدتر است .

 

۳.متفکر:

 

گره کردن دستها به دسته های صندلی نشان می دهد که شخص سعی دارد احساس خود را مهار کند. اما قفل کردن قوزک پاها به یکدیگر حالت تدافعی است . این حالت بیشتر در مسافران مضطرب هواپیمای هنگام پرواز و فرود آن دیده می شود. 

   

۴.دقت: 

 

وقتی شخص انگشت سبابه را روی صورت و بقیه دستش را به صورت گره کرده در پایین صورتش قرار می دهد یعنی که با دقت است . این حالت نشان می دهد که شخص بادقت زیاد به صحبت های شما گوش می دهد و یک یک کلمات شما را می سنجد و در چهره او حالتی انتقادی به چشم می خورد. 

 

۵.بدگمان:

  

انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره نشان دهنده حالت تردید و دودلی است . او به صحبت های شما و صحت گفته هایتان تردید می کند. در این حالت ممکن است آرنج روی میز قرار گرفته باشد. 

   

۶.بی گناه:

 

دستهایی که روی سینه قرار گرفته باشد، بهترین نمونه برای نشان دادن و حالت بی گناهی و درستکاری است . این حالت اثر باقیمانده از شکل سوگند خوردن است که دست را روی قلب قرار می دهند. 

 

۷.مطمئن:

 

این حالت دستها در مردها نشان می دهد که به آنچه که می گوینداعتقاد و اعتماد کامل دارند و در خانمها کمتر دیده می شود. خانمها هنگامی که دست خود را به کمر می زنند نشان می دهند که به آنچه می گویند اطمینان دارند. 

 

۸.مرموز:

  

دستهای به هم مشت شده زیر چانه نشان می دهد که شخص نظریاتش را پنهان می کند و به شما اجازه می دهد به صحبت خود ادامه دهید، تنها هنگامی که حرفهایتان پایان یافت به شما و نظریات شما حمله خواهد کرد. 

  

۹.ظاهرساز: 

 

او آرام به نظر می رسد اما این آرامش پیش از توفان است . این حالتی است که بیشتر رؤسا به خود می گیرند تا خود را به گونه ای به زیردستان نزدیک کنند و در عین حال جاذبه آنها نیز  

کم نشود. 

 

۱۰.آماده و موفق:

  

قرار دادن پاها روی هر چیز ( روی صندلی ، میز ، سکو و... نشانه حالت مالکیت است ... در یک میز گرد تنها رئیس اجازه دارد چنین حالتی داشته باشد و آرامش خود را نشان دهد . )

  

۱۱.اعتماد به نفس:

  

تکیه زدن به صندلی در حالتی که دستها پشت سر قفل شده نشان دهنده اعتماد به نفس قوی است . اگر شخصی در این حالت صحبت می کند به گفته های خود اعتماد دارد و اگر به صحبت  

   !های شما گوش می دهد به خود زحمت ندهید ، او خود همه ماجرا را می داند  

 

 

 

نظرات 42 + ارسال نظر
حامد HmD دوشنبه 2 بهمن 1391 ساعت 11:57 ق.ظ

سلام.
ممنون سعیده جون. آپ باحالی بود فکر کنم همه از این آپت لذت ببرند.البته اینایی ک اشاره کردی علایم قطعی نیست و میتونه نشانه هایی از چیزایی ک گفتی باشه.
ی چیز بدرد بخور هم بهتون بگم:
وقتی میخواید بفهمید کسی ک باهاتون صحبت میکنه دروغ میگه یا راست(این فکرکنم خیلی بدردتون بخوره) وقتی ک رو صندلی نشسته ب پاهاش توجه کنید: اگ زانوهاشو بهم چسبونده بود یعنی داره....دروغ میگه البته این بازم قطعی نیست حدود 70% مواقع صادقه.البته نشونه های قطعی هم داره که خیلی پیچیده میشه و لازمه ی سری مباحث روانشناسی رو بدونید.
به هرحال بازم میگم
UP TOP

سلاااااااااااااااااااااااام حامد جان احوال شما خوبی خوشی؟

خواهش میکنم بابا قابل شمارو نداشت تمام سعیمو کردم اونی که میخوای باشه بلخره بعد از چند روز گشتن اینور اونور تونستم اینو پیدا کنم شرمنده دیگه من زیاد از روانشناسی چیزی نمیدونم راستی فهمیدی چی شد اول شدیاااااااااااااااااا جای تو من ذوق زده شدم

خوشحالم که قابل رضایتت بود بخدا خیلی سعی کردم اونی باشه که میخوای حالا اگه کو کاستی داشت به بزرگیه خودت باش

مرسییییییییییییییی که اومدی

خاطره دوشنبه 2 بهمن 1391 ساعت 12:50 ب.ظ

سلام دخملی خوفی شطولی ؟

خدا شانس بده والااااااااااااا اول هم شدن بعضیاااااا مردمم شانس دارن ما هم شانس داریم دیگه اصلن شانس کیلو چندبابا بگو پارتی بازیههههههههه هرکی پارتیش قوی باشه اون اول میشه دقیقا مثل بعضیاااااااااا!!خب بیخیال نه نمیتونم بیخیال بشم انگاری یکی داره بهم حرفه زور میگههههه یعنی آخه من میخواستم اول بشم چرا نشد [:S012: هی روزگار تو دنیای مجازی هم باید پارتی داشته باشی ببین دیگه کاره دنیا به کجا کشیده شده حالااااااااااا ......

جدن راست میگی پس بگو چرا این استاد همه چی دون موقع حرف زدن سفت میچسبه به صندلی منظورم یکی ار پسرای کلاسه آخه زیادی میره تو مخه آدم فقط کافیه یه سوژه گیرش بیاد بد بخت بیچاره شدیم به خاطر همین اسمشو گذاشتیم استاد همه چی دون البته سعیده زحمتشو کشیدههاااااااااااا بگم پس فردا نگی کاره منه نخیر کاره آجیتونه حال کردی لوت دادم پس میخواستی آپش توپ نباشه کل دنیارو بهم زده تا اینو پیدا کرده اهکی فکردی الکیه این دخملیه ما یا ی کاریو انجام نمیده یا در حد لیگ برتر انجام میده حال کردی دخملی ازت تعریف کردم داشتی

خب با اجازتون رفع زحمت میکنیم ولی یادم نرفته هااااااااا بعضیاااا اول شدن تا عمر دارم یادم نمیره که پارتی بازی شده حقمونو ضایع کردین بابااااااااا

سلام دخملی مرسی خوفم !!

باباپارتی بازی چیه دیگه من اصلا خودمم غافلگیر شدم تازه میخواستم بهش خبر بدم بعدشم الان منو لو دادی چی بهت رسید هان چرا تو همش حرص منو در میاری بزنم ناقصت کنم نه دیگه حقته بزنم ناقص که نه با خاک یکسانت کنم

بهاره دوشنبه 2 بهمن 1391 ساعت 05:45 ب.ظ

سیلام شطولی دخملی به به میبینم که زدی تو تریپ روانشناسی بلخره خواسته ی مش حامدو برآورده کردیاز هر چی بگذریم ولی آپ باحالی هست اینم ی نوعش بود دیگه ولی میبینم که خاطره حسابی بهم ریخته قاطی کرده اوه اوه خدا به دادمون برسه آخه پسر میذاشتی خب این دخمل ما اول میشد دیگه ای بابا چه کاری بود حالااااااااا بعد این همه مدت هنو نشناختیش

ای ول این استاد همه چی دون و خوب اومدی پ بگو وقتی داره نطق میکنه چرا میچسبه به صندلی فقط دوس دارم ی بار دیگه بره رو مخمون اون وقته میزنم ناقصش میکنم

بازم مرسی سعیده جان آپت خیلی جالب بود دخملیه خودمی دیگه
بووووووووووووووووووووووووووس

سلاااااااااااااام بهاره جونم مرسی خانومی خوفم

آره دیگه یه حامد گل که بیشتر ندارم خواستم چیزی رو که میخواد براش آپ کنم حالا اگه کم و کاستی داشت به بزرگیه خودتون ببخشید

بابا خاطره کی قاطی نمیکنه ! اصلا قاطی بدنیا اومده

بابا چیکارش داری آخه بزار بچه دلش خوش باشه که ی چیزایی میدونه گنا داره بچه ی مردم میزنی ناقصش میکنی پس فردا هیشکی بهش زن نمیده هاااااااا اونوقت جواب گو هستی خشن خانووووووم

بنده فقط دخملیه مامانیم هستم گفته باشم الکی جوگیر نشووووو

حسین دوشنبه 2 بهمن 1391 ساعت 10:18 ب.ظ http://happy-h.blogfa.com

سلام جالب بود ولی یک سوال برای من پیش اومد من هیچکدوم از این رفتار ها رو ندارم.......!!!!من چه جور آدمیم؟
وقتی راه می رم سرم رو به سمت راست کج می کنم.هنگام امتحان و یک هفته بعد از امتحان در حال دعا کردنم در صورتی که باید استرس داشته باشم.
اتفا قا وقتی روی صندلی می شینم سعی می کنم پا هام از هم فاصله داشته باشن.وقتی هم عصبانی می شم نگاه بالا سرم می کنم.و وقتی می خام بخندم سعی من کنم قیافمو عادی نگه دارم و سرم رو بالا و پایین ببرم.
حالا من عضو کدوم دسته می شم.

سلام

راستشو بخوای من زیاد سر در نمیارم ولی یکی هست شاید بتونه جوابتو بده

شیما سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 09:30 ق.ظ http://www.shima-jiji.blogfa.com

باااااااااااااااااااااااااااااحاااااااااااااااااااااااااااال بود

ملیح سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 01:22 ب.ظ http://www.ashna1363.blogfa.com

سلام گلم خوبی؟عااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود

شیما سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 04:38 ب.ظ http://www.shima-jiji.blogfa.com

یا دنبالم کارت دارم
.
.
.
.
.
........(_\.........
.../_)...) \........
../ (....(__)......
.(__)...oooO....
Oooo..............
.
.
.
حالا بیا دنبالم...

.
.
.
........(_\.........
.../_)...) \........
../ (....(__)......
.(__)...oooO....
Oooo..............
.
.
.
.

.
.
بیا نترس من باهاتم...
..
.
.
.
.

.
.
........(_\.........
.../_)...) \........
../ (....(__)......
.(__)...oooO....
Oooo..............
.
.
.
بیا پایین تر..
بیا حالا..
..
.
.
.
.
.
.
.
........(_\.........
.../_)...) \........
../ (....(__)......
.(__)...oooO....
Oooo..............
.
.
.
.
.

نه بابا سر کاری نیس...
بیا تو
.
.
.
........(_\.........
.../_)...) \........
../ (....(__)......
.(__)...oooO....
Oooo..............
.
.
.
یه خبر داغ داغ واست دارم..
.
.
.
........(_\.........
.../_)...) \........
../ (....(__)......
.(__)...oooO....
Oooo..............
.
.
.
.
.
دوس داری بدونی چیه اره؟
.
.
.
.
.
.
........(_\.........
.../_)...) \........
../ (....(__)......
.(__)...oooO....
Oooo..............
.
.
.پس بیا...دیگه چیزی نمونده
.
.
.
.
.
........(_\.........
.../_)...) \........
../ (....(__)......
.(__)...oooO....
Oooo..............
.
.
.
.
.
.
چیه خسته شدی؟آره؟.
.
.
.
.
.
........(_\.........
.../_)...) \........
../ (....(__)......
.(__)...oooO....
Oooo..............
.
.
.
.
.
.
خوب حالا چشاتو ببند تا بگم
1...
.
.
.
2...
.
.
.
3...
.
.
.

آپ کردم
بدو بیا که منتظرم
نظر یادت نره

اوووووووووومدم

حامد HmD سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 05:39 ب.ظ

سلام حسین جان.
راستش من تو کامنت اولیم گفتم ک اینا نشونه های قطعی نیست.از عواملیه ک میتونی طرفو با توجه به رفتارهاش بشناسی.مثلا کسی ک با اعتماد بنفسه لزوما نباید " تکیه بزنه به صندلی در حالتی که دستها پشت سر قفل شده باشه "
تمام این رفتارها نشونه های قطعی هم داره ک دیگه خیلی پیچیده میشه و باید ی سری از علوم روانشناختی رو بدونی ک خودمم خیلیاشو نمیدونم.
اگ مایلی ک خودتو بیشتر بشناسی میتونی ی سر بری پیش ی روانشناس خوب و تست شخصیت بدی تا هراونچه ک هستی رو بهت بگه.
موفق باشی داداش!

سلااااااااااام

مثلا ما هم بودیمااااااااااااا انگار نه انگار ی حالی ی احولی خب هیچییییییی خدااااااااااا دیگه هیشکی منو دوس ندارهههههههه

زئوس سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 06:50 ب.ظ http://http:/www.zeus1983.blogfa.com

باید شعر صادر کنیم!؟

گاه غمگینم
گاه خندانم
گاه میگویند شعر گاه میخوانم شعر
خدا را شکر هنوز شاعر چینی نیامده
تا بگوید شعری
ارزان
بی محتوا
مردم هم که میدانید پی ارزانی
خدا بیامرزد پدر سعدی،مولانا،حافظ را
آنقدر کارخانه شعر زدند
لااقل تا هزار سال دیگر احتیاج به واردات نداریم
به فکر صادرات باشیم
ما که همه چیزمان وارداتی است
لااقل شعر صادر کنیم...
خوشحال میشم یه سری هم به ما بزنید....

سلام

ممنون که اومدی ولی فک کنم آدرس وبلاگتو اشتباهی نوشتی نتونستم بهت سر بزنم این دفعه که اومدی درس بنویس ممنونم

حسین سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 07:57 ب.ظ http://happy-h.blogfa.com

برم پلوی روانشناس برای خود شناسی از من خدا تومن پول می گیره.
ارزش نداره برم خود شناسی.کی پول این کارا رو داره بابا ولش کن

jojejighi سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 07:57 ب.ظ http://www.jojejighi.blogfa.com

سلام سعیده جونم چ وب خوکشلی داری ب منم ی سری بزن نظر یادت نره هاااا
راستی جونی با تبادل لینک موافقی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

رضا سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 08:11 ب.ظ http://lahzedidarmanoto.blogfa.com/

سلاااااااااااااااااااااااااااااااام سعیده جووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون
.
.
.اساسا
.
.
.

.
.

روبه راه راهم فداااات....تو چی
.
.
.
دشمنت شرمنده بابا بده زشته ایجوری نگوووووووبزنم.....
.
.
.
.
وا!!!!!!!۱جدا؟جوب میاس بگی استاد اساسا۱سوال ازتون بپرسمممنوووونم
.
.
.
چشم خبر میکنم بابا نزن
نه حالا بیا بزن دوس دارم ببینم چطوی میزنی
.
.
اساسا اره ازار دارمخوب دوسش دارم دوس دارم اذیتش کنم....نکنه دوس داری تو هم اذیت بشی
.
.
.
ن کی دوس داره ناقص بشه.....بابا خراااااابتیم اوووووف
.
.
.
.
.
روزگار غریبی است نازنینم..............اساسا

رضا سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 08:14 ب.ظ http://lahzedidarmanoto.blogfa.com/

بسراغ من اگر می ایید

نرم و اهسته بیایید

مبادا که ترک بردارد

چینی نازک و تنهایی من

رضا سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 08:15 ب.ظ http://lahzedidarmanoto.blogfa.com/

اووووووووووووووه مخوم تلکید اساسا چقد طولانی بود ولی خوب بود اپت اساسا

حامد HmD چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 12:20 ق.ظ

سعیده ما ک همیشه ب شما ارادت داریم.راستش خواستم برا شما کامنت اختصاصی بدم.
راستی امتحاناتتون تموم شد؟
من شنبه آخریشه.خیلی از خودم راضی نیستم میشد بهتر باشم.امیدوارم شماها مثه من نباشید!

سلام حامد جونم

بابا شوخی کردم جدی نگیر منم ارادت دارم من که میدونم هیشکی به اندازه ی تو منو یاد نمیکنه هر موقع اومدم بودی بی خیااااااااااال

ما هم پنج شنبه تموم میشیم ای بد نبودن تا جایی که میتونستم تلاش کردم بقیش دیگه دست خدا جونوووو استادامونه خدا کنه این ترم هم بی خوبی پاس کنیم حوصله ندارم بجای پاس دادن شوت بشم امیدوارم تو هم موفق بشییییییییی برات دعا میکنم آخه جدیدن دعاهام میگیرن میخوای برات ی چیزه دیگه دعاااااااااا کنم هااااااااااان؟تعارف نکنیاااااا بگو غریبه نیستم!!!

مرسی که اومدیییییییییی حامد جونم

شیما چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 08:36 ق.ظ http://www.shima-jiji.blogfa.com

ازاین زمانه دلم سیر میشود گاهــــــــــــــی

سوت پایان را بزنید
صداقت من حریف دورنگی زمانه نمیشود
قبول میکنم
بـــــــــــــــــاختم...

خاطره وبهاره چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 01:10 ب.ظ

خاطره: بابا ای ول چه کردی دخملی ترکوندی هاااااااا میبینم که استقبال کردن نه بابا پ بعضیاااااااا ی چیزیایی حالیشونه که میگفتن ی همچین آپی کنی وای گفتی امتحان بد بخت بی چاره نشیم خوفه بابا سعیده تو غمت نیس ی استادم خونه داری مارووووووو بگووووووو به خدا همش تو فکر نمره هااااااا هستم حداقل انقدی باش که شوت نشیم این ترمم به خوبی رد بشه بره پی کارش جون من دیگه اینجا حرف از امتحان نشه که قلبم داره میاد تو دهنم بی خیال به جان خودم قیافم الان شبیه این شکلکه شده باور کنین یعنی تا این حد استرس دارم بعدشم سعیده چرا خب فرق میذاری برا مش حامد هم دعا کن دیگه فقط بلدی برا ما دعا کنی بفرستیمون خونه....... دیدی میگم پارتی بازی میگی نه

بهاره: اووووووووووه ماشالله مگه میذاری منم دوکلمه حرف بزنم هی میگم دیگه با این نمیام دلم میگه این دفعه رو بیخیال شووو از بس که مهربونم دیگه کاریش نمیشه کرد راستی ی چیزی این بالایی کیه دیگه آخه سعیده جووووووووون هم اینقد کشیده میشه خب بابا ی کلمه بگو سعیده جون تمومش کن دیگه چ کاریه بعدشم دیگه دارم قیرتی میشمااااااا قرار نبود بجز مش حامد یکی دیگه باهات اینجوری حرف بزنه شیطونه میگه برم بزنم ناقصش کنمااااااااا دهه آقای محترم مگه خودت ناموس نداری چرا بی جنبه بازی در میاری تا بهت رو میدن دیگه پر رو نشوووووو آآآآی نفس کش ول بینم این آقاهه کیه داره بد نیگا میکنه به ناموس مردم من اعصاب ندارمااااااااااااا راستی گفتید امتحان برام دعا کنید آخه دیروز نتونستم ازسعیده کش برم بخاطر همین از یکی دیگه کش رفتم فقط خدا کنه درس باشن وگرنه فاتحم خوندس خلاصه سعیده جونم دس به دعا شو که بهاره جونت پاییز نشهههههههه راستی ی چیزی رو خیلی وقته نگفتم بزار این دفعه بگم: قوری زقلم قلم ز قوری من دوست دارم قوقولی مگولی

به به سلام بر شما دلبندانم احوال شما؟

اووووووووووه چه خبراتونه بابا ی خورده کم بحرفید دیگه این روزا حوصله فکیدناتونو ندارم مخم کلا هنگ کرده

بابا کدوم استاد اون که بتونه کاره خودشو را مینداره جدیدن امروزا انقده گرفتاره که دیگه حوصله استاد شدنو نداره بعدشم مگه بد دعایی کردم براتون رفتین سرخونه زندگیتون دیگه حالا چرا دیگه ناز میکنید واسه من خداییش از خداتونم بودخیلی هم دلتون بخواد دهههههه خوبی به مردم نیومده

بابا بهاره جون مادرت گیر نده من اصلن زیاد طرفو نمیشناسم در حد ی هم وبلاگیه جون مادرت بیخیال کشش نده حوصله ی درد سرو ندارمااااااا زیاد قیرتی نشووووووووو برات ضرر داره میزنی آمپر میسوزونیاااااااااااا آخ خدا کنه نمره نیاری من ی حالی بکنم صد دفعه گفتم به غیر من به هیشکی اعتماد نکن نیگااااا چه تعریفی از خودم کردماااااااااا حال کردی داشتی چی شد بعدشم بنده واسه هرچیزی که دعا نمیکنم میخواستی میخوندی دیگه چرا کش میری متقلب قوقولی هم خودت میزنم لحت میکنماااااااااا بچه پر روووووووووو

مهران از کی تا حالا چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 04:18 ب.ظ http://www.mehranf8.blogfa.com

سلاممممممممممممممممم آبجی خودم خسته نباشی عزیز.
واقعا ممنون که میای پیشم.ببخشید دیر شدش که امدم.اینجا یکم سرم شلوغه واسه همین.
آپت حرفی .اسه گفتن نمیزاره و خیلی خیلی PEREFECT بودش که به غول معروف دمت گرم
من مهندس عمران هستم خانومم هم کارشناسی گرافیک.نگفتی چه رشته هستی.به امید خدا امتحانت رو خوب بدی با نمره بالا.
امدی بازم بیا

زئوس چهارشنبه 4 بهمن 1391 ساعت 08:07 ب.ظ


شاید باور نکنید

اما آدم هایی پیدا می شوند

که بی هیچ غمی

یا اضطرابی

زندگی می کنند.

خوب می پوشند

خوب می خورند

خوب می خوابند

از زندگی خانوادگی لذت می برند.

گاهی غمگین می شوند ولی

خم به ابرو نمی آورند

و غالبا حالشان خوب است

و موقع مردن

آسان می میرند

معمولا در خواب.....!!!



سلام

بابا این دفعه که آدرس وبتو ندادی کهههههههه

الان من چ جوری بیام

حامد HmD پنج‌شنبه 5 بهمن 1391 ساعت 01:53 ق.ظ

سلام
مرسی ک همه بفکرمنو میخوان زنم بدن
بیزحمت شما ک زحمت میکشید دعا کنید زودتر از شر دانشگاه لعنتی خلاص شم.
بخدا الان ازدواج کنم خوشبخت نمیشم ک بدبختم میشم.3تا از دوستای همسن و سالم زن گرفتن رسما بیچاره شدن.یجوری از دوران مجردی میحرفن ک آدم دلش کباب میشه.
خودتونو نبینید شما دخترید ازدواج براتون بهترین عمل ممکنه.من میخوام انقد ازدواج نکنم ک بچه دار ک شدم بچه هام باباشونو با بابابزرگشون اشتباه بگیرن تاریخ ازدواجمم میذارم 30اسفند ک هر 4سال یکبار سالگرد ازواج بگیرم.آخه ب صرفه نیست دیگه درجریان هستید دیگه
خب دیگه خانوما ما ک رفتیم
راستی ب امید پیروزیه پرسپولیس!
یا حق.

سلام

خیلی هم دلت بخواد زن بگیری هی بهت هیچی نمیگی میخوام باهات نرم رفتار کنم میبینم که نمیشهههههه حتما باید بزنم.......

اون دوستایی که میگی اشتب فکر میکنن آدم که نمیتونه همیشه مجرد بمونه بلخره زندگی هم براش لازمه حتما راه و رسم زندگیرووو بلد نیستن که میگن وگرنه انقدر ها هم بد نیست اتفاقا خیلی هم خوفه درسته بعضی موقع آدم دلش میخواد که مجرد بود ولی خیلی وقتها هم زندگی مشترک بهتر از مجردیهههههه الان نمیفهمی که من چی میگم بعدهاااااااا میفهمی شما لطف کن دیگه دلت واس کسی کباب نشه میدونی الان سیغی کباب چنده آدم که الکی دلشو تو این گرونی کباب نمیکنه دیوووووووووونههههههههههه بنده دعا میکنه حالا حالا هاااااا گیره دانشگاه باشی چون دلت نمیخواد زن بگیری اگه میخواستی حتما برات دعا میکردم

امیدوارم پرسپولیس ببره آخه اون وقت استقلال میبازه تراکتور اول میشه البته خدا کنه امروزتراکتور ببرهههههههههههههه آخ اگه ببره چی میشه اول میشیم تو جدوووووووووول

حامد HmD جمعه 6 بهمن 1391 ساعت 12:14 ب.ظ

عه! از حرفات برمیاد ک اولاش خعلی بهت خوشگذشته بعد هم کم کم ظاهرا تو هم دلت واس مجردی تنگیده ها
آخه من چ گیری کردم از دست شما.همینه دیگه دعا میکنی گیره دانشگاه باشم هر ترم مشروط دارم میشم
پس علت افت تحصیلیمو فهمیدم!
هر کی اول بشه الا استفراغ چی ببخشید استقلال!( بعضی موقع زبونم خوب نمیچرخه!)

سلامت کو موش خورده

نخیرم من هنوزم بهم داره خوش میگذره چون به اونی که میخواستم رسیده بابا دیگه هر کی ندونه تو که میدونی من چقدر سختی و تنهایی کشیدم تا بتونم چیزی رو که میخوام داشته باشم خیلی هم راضی هستم ولی خب آره دروغ چرا بعضی موقعهااااا دلم برای مجردی تنگ میشه چون میشد جمعه هاااا با بچه ها دور هم بودیم یا مثلا ی شیطنتهایی میکردم که الان نمیتونم الانم با هزارو یک مصیبت دارم ترکشون میکنم ولی سخته آدم یکی رو ببینه در حد سره کار گذاشتنه ولی هیچ کاری نمیتونه بکنه نمیدونم دیگه گرفتی مطلبووووو یا نه خلاصه واسه این جور چیزا دلم تنگ شدهخاک بر سرم یعنی هر ترم مشروط میشی حاااااااااامد بازم دمه خودم گرم که فقط ی ترم اونم علت داشت نرسیدم برم سره کلاسااااااااااا بعده اون دیگه جبران کردم نه دیگه از این به بعد عذاب وجدان ندارم پ تو هم مشروط میشی آخه تو این مدت فکر میکردم فقط منم پ بگووووووو تو هم هستی خفر نداشتم آقا جون ب من چه بگرد ببین علت افت تحصیلیت چیه چرا الکی گردن من میندازی دیوار کوتاهتر از من گیرت نیومد عه ی کاری نکن دعا کن کلا از دانشگاه بندازنت بیرونهاااااااا قاطی کنم بد میبینی هااااااااا آره جون عمت تو گفتیو منم باور کردم که زبونت نمیچرخه هااااااااان !!

mehdi شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 10:12 ق.ظ http://terujen.blogfa.com

مرداب به رود گفت : چه کردی که زلالی ….؟
جواب داد : گذشتم …. !

.....

به من بگو نگو ، نمی گویم؛ اما نگو نفهم ، که من نمی توانم نفهمم من می فهمم!!
(دکتر علی شریعتی)

بهاره شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 11:46 ق.ظ

سیلااااااااااام شیطون بلااااااا خوفی چطولی؟دیروز خوش گذشت

به به اون بالا مالا هارو نیگاااااا منظورم مش حامده میبینم که علت افت تحصیلیشو پیدا کرده آقا جون دخملی ما رو تنها گیر آوردی بشین درستو بخون دیگه چرا الکی دنبال بهونه میگردی نیگا هر ترم مشروط میشه انگار نه انگار اصلا عذاب وجدان نداره سعیده ی خورده از دوست گرامیت یاد بگیر ی ترم مشروط شده بودیهاااااااا همه رو دیوونه کرده بودی زده رو فاز بی خیالی تو هم ازش یاد بگیر بد نیستاااااااااااا آره بابا خداییش خیلی سخته آدم یکی رو ببینه آخره سوژه هست ولی باید حرفاشو تو خودش نگه داره بابا آدم میترکه چیزی نگه دقیقا منم برای مجرد بودن بعضی موقعاااااا دلم میتنگه میگم چی میشد اشکل نداشت ما به کارمون ادامه میدادیم هاااااااااااان آخ دیدی یادم رفت از مش حامد تشکر کنم بابت آمار فوتبال دیروز رو که میدادن آخه ما هم در کنار سعیده واسه ی چند ساعتی بودیم عمه ی دوستمون بود نمیرفتیم بد بود بابااااااادر مورد این ی مطلب آخری باید عرض کنم که باشه بابا فهمیدیم زبونتون نمیچرخه بابا ما خودمون آخرشیم باشه شوما فک کن که منظورتون نفهمیدیم که فهمیدیم هه هه هه

سیلاااااااااااااااام بهاره جان

نه بابا دلت خوشه هااااا خودتون که دید جز کار کردن چیزه دیگه ای نبود انقده خستم که نگوووووو ی چیزی میگم به کسی نگیاااااا شب که داشتیم می اومدیم عمه مم گفت سعیده جبران میکنم منم که تیز درجا گرفتم مطلبو عمه که همچین چشو ابرو اومد فهمیدم که بلههههههههه از اون سوغات بزرگاااااااااااا یکیش ماله منه

آره تو خدا نیگاااااااا عوض اینکه بشینه درسشو بخونه میگه علت افت تحصیلیمو پیدا کردم حقشه از اون دعاهای خفن کنم گیره بدتر از دانشگاه بی افته اون وقت ببینه افت تحصیلی چیهههههه؟بابا بهاره شما دو تا که دیروز پاک آبروی منوبردید خدا ذلیلتون بکنه همچین پردید تو بغل عمه ی بیچارم که همه فک کردن عمه ام دختر داشتو خودش نمیدونست یعی ی سوغاتی اینقد ارزش داره خاک بر ملاجتون کنم مگه نمبینمتون

ملیح شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.ashna1363.blogfa.com

آااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااپم

زئوس شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 10:24 ب.ظ

هرکس بد ما به خلق گوید ما چهره زغم نمیخراشیم ما خوبی او به خلق گوئیم تا هر دو دورغ گفته باشیم

خاطره یکشنبه 8 بهمن 1391 ساعت 12:40 ب.ظ

سیلااااااااام دخملی چطولی ؟با سرما خوردگیت چیکار میکنی؟حتما ی دکتر برو هاااااااا حالت اصلا خوف نیست من جای تو بودم امروز کلاس ملاس نمی اومدم سره کارم نمیرفتم دیوونه ای هاااااااااا بابا بشین خونه حالشو ببر دیگه بهونه از این قشنگتررررررررر من که بودم کلا ی هفته واس خودم مرخصی صادر میکردم

به به میبینم که بعضیاااااااااا دچار مشروطیت شدن خیلی هم ریلکس تشریف دارن خسته نباشی واقعاااااااا

آره جون عمت زبونت نمیچرخه هان ؟

سلام

دارم میجنگم با سرما خوردگیم ! بابا همین جوریشم دنبال بهونه هستن تا نمره از آدم کم کنن حالا سره کلاس هم نیام که کلا باید بی خیال نمره باشم سره کارم که نمیشه نرم چون دو سه هفته بخاطر امتحانات مرخصی گرفته بودم الان دیگه باید جبران کنم شما لطف کن جای ما نباش چون اصلا چیزه خوبی نیس سرما خوردگی بجان خودم صدام اصلا در نمیاد خیلی خشنهههههههههه

مهران از کی تا حالا دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 03:42 ب.ظ http://www.mehranf8.blogfa.com

سلامممممممممممممممممممممممممم سعیده جان.خسته نباشی عزیز.
من امدم ولی ت. هنوز نیومدی داری درس میخونی.
بیا که آبجی دلم واست تنگیده 5 روزه نیومدی.
درست تمام شد بدو بدو کن بیا.منتظرتم بوسسسسس

mehdi دوشنبه 9 بهمن 1391 ساعت 07:59 ب.ظ http://terujen.blogfa.com

اگر بخوآهم از این دیوآنــﮧ تر نمیشوم

گفته بودم بے تو سختـــ میگذرد

بی انصافــــــ✖ـــــــ

حرفم را پس میگیرم ...

بــے تو انگار اصلا" نمیگذرد .

حامد HmD سه‌شنبه 10 بهمن 1391 ساعت 12:34 ق.ظ

سامولکس
اولا ک دانشجو تا قانون مشروطه رو امضا نکنه دانشجو نیست!
بعدشم حالا من تو عالم طنز ی چیزی پروندم.کی گفته هر ترم مشروط میشم؟! فقط 2ترم اونم دلایلی داشت عظیم الجثه که در کامنت نمیگنجد!
بعدشم از شماها ک متاهلید ی سوال دارم.چرا هرکی ازدواج میکنه بعدش انقد سنگین میشه؟حالا گیرم ی سری از شوخیای مورد دار رو نشه تکرار کرد اما دیدم طرف حرف زدنشم عوض میشه.بهشم میگی میگه زشته شخصیت داشته باشانقده بدم میاد ازینایی ک تو هرشرایطی میرن رنگ عوض میکنن.بابا خودتون باشید شوخی و خنده نباشه(اونم مضحکش) زندگی کسل کندده میشه.البته من بحثم کلیه.شایدم چون متاهل نیستم اینطوری میگم.شمام ک حساب کن چی بودین ک الان متاهل شدین و سربراه تر شدین تازه شدین این
سعیده جان شمام قرار بود بگی چی سوغاتی گرفتیااااااا
مشتی بهاره و خاطی خطر() شمام بگید تونستید ازین عمه خانوم چیزی بکنید یا نه!
راستی بنده خدا عمه ها! بد دردیه واقعا! هرچی الفاظ رکیکه واس اوناست
دعا میکنم تک تکتون عمه بشید

سامولکس

حالا نمیشد شما مختصر میگفتی که تو کامنت بگنجنههههههه؟

والا از بقیه خبر ندارم ولی من و برو بکس هنوز که هنوزه مثل گذشته ها هستم تو سره کله ی همه میپریم با همه هم شوخی میکنیم جز یکی دو مورد مثلا سر به سره پسرا نمیذاریم چون دیگه خوبیت نداره ی دختر متاهل از اینکارو بکنه البته این مورد فقط ماله منه بروبکس هنوز که هنوزه از این کارا میکنن دومیشم اینکه وقتی پشت فرمون ماشین هستم سعی میکنم جوگیر نشم صدای آهنگم انقدی پایین میارم که به زور میشنوم طرف چی میخونه آخه دست خودم نیس صدا بالا باشه جوگیر میشم پامو که میذارم رو گاز خدا میدونه دیگه چی به روزه ماشینو خودم میارم ولی خداییش منم از اینجور آدما بدم میاد خب بابا ازدواج کردی که کردی چرا دیگه قیافه میگیری بعدشم مگه ما چی بودیم که اینجوری میگی ی کوچولو شیطنت میکردیم دیگه خب بابا جوونیم ی خورده درکمون کن

باشه بابا مگه شیش ماهه بدنیا اومدی هنوز تو نوبت هستم آخه عمه خانوم گفتن از بزرگ به کوچولوووووووو هنوز نوبت من نشده بگیرم سریع میپرم بهت میگم شما لطف کن واس خودت دعا کن هیشکی به عمه ش الفاظ رکیک نمیگه شمایی که تا کارت ی جا گیر میکنه از عمه مایه میزاریییییییییی اونروز هم تیمت نبرد از عمه ی بیچارشون مایه گذاشتییییییییییییییی دفعه ی آخرت باشه دیگههههه به عمه ها فحش میدیاااااااااااااا

خاطره سه‌شنبه 10 بهمن 1391 ساعت 06:16 ب.ظ

سلام یا همون سامولکس

باشه بابا قبول فقط همون ۲ترم مشروط شدی بکسی هم نمگیم شومااااا همیشه تو عالم طنز میپری اصلا همیشه در حال پرواز کردنی خدا آخرو عاقبته فرودتو بخیر کنه خوشم میاد همیشه غیر مستقیم حرف دلتو میگی بابا خب دوس داری ازدواج کنی بکن دیگه چرا الکی سوال میکنی بگو میخوام زن بگیرم واس همین سوال دارم نترس بستگی به طرف داره که بعده ازدواج سنگینه یا سبک که بعید میدونم شما بعده ازدواج سنگین بتونی بمونی بعدشم مگه ما چمونهههههههههه همش تخسیره سعیده هست از بس هر کاری کردیم اومده بهت گفته الان فک میکنی ما چه جور آدمایی هستیم آقا جون ما خیلی هم لیدی های باحالی هستیم ا اصلا لیدی های کل آذربایجان این طوری هستن همچین جذابو با فیس منحصر به فرد نگا دهنمو وا میکنه ی چیزایی بگم که پس فردا نتونم تکذیبشون بکنم ول کن دیگه گیر داده به مااااااااااااا چی میخوای از جونمون چپ میره راس میاد ی بهونه داره که گیر بده مااااااااااا

ببین ی بار دیگه به من بگی خاطی خطر بد میبینیااااااااااااا دههههههههههههه میدونم همش زیره سره سعیده س صد دفعه گفتم تو دنیای مجازی بهم نگووووو خاطی بعضیااااا جنبه ندارن زود پسر خاله میشن اینم آخرو عاقبتش بفرماااااا کم میکشیدم تو دنیای انسانی حالا باید تو دنیای مجازی هم بکشم از دست بعضیااااااااااااا خوشت میادمنم بهت بگم حامی خطرررررررررر بعدشم شما به فکر سوغاتیه ما نباش بلخره ی چیزی میکنیم چیه چش نداری ببینی؟ لطف کن به فکر عمه ی خودت باش واسه کسی هم دعا نکن اوکی؟ افتااااااااااااااااااااااد!!!!

سامولکس

اوووووووه چه خبرته بابا مگه قرار نبود خیلی نرم خیلی ریلکس بیای حرفتو بزنی صد دفعه بهت گفتم خشن نباش بده ضرر داره برات گوش بحرفم نمیدیاااااااا

خاک تو سرت کنم این چرتو پرتا چیه گفتی دیوونه لیدی های باحالی هستیم و ............. واااااااای اصلا درس بشو نیستیاااااااااااا خاطره آبروی آدمو میبری شما لطف کن ی چیزایی بگو که لازم به تکذیب نباشهههههههه ؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 10 بهمن 1391 ساعت 08:14 ب.ظ

تو چه میدانی از من . من که در همان دم آغاز برخاستم از جا و پریدن را مشق کردم با بالهایی که بر جلد کتابچه ی کهنه ی کودکیم بود .

رضا سه‌شنبه 10 بهمن 1391 ساعت 08:46 ب.ظ http://www.lahzedidarmanoto.blogfa.com

عشـق یعنـی هـمون سـلام اول
عـشق یعنـی مـایه قـوت قـلـب
عشق یعنی انفجار احساسات
عشق یعنی کم کردن فاصله ها
عشق یعنی کلید یک رابطه ای محکم
عشق یعنی در موفقیت هم شریک بودن
عشق یعنی یه پلاک که زده بیرون از دل خاک
عشق یعنی یه شهید با لبه ی تشنه سینه چاک
عشق یعنی کاری کنی که راحت پیدات کنه
عشق یعنی مثل اشرف زاده ها باهاش رفتار کنی

رضا سه‌شنبه 10 بهمن 1391 ساعت 08:57 ب.ظ http://www.lahzedidarmanoto.blogfa.com

سلام خوبی؟؟ خوبیم شکر.........


اساسا خراب1نفر شدم بزار درست بشم چشم خراب شما هم میشیم

کسی دوس داشته باشم اذیتش میکنم چون خود طرف با اذیت کردن من صفااااااااا میکنه
حالا اگه دوس داری بیا بزن ناقص کن حرفی نیست

عجب پسر بچه هم شدیم ایوول بابا اساسا من به قول خودت کل کل کردن با دختر جماعت دوس دارم به قول خودت نه نیفتاد جاش بنداز

فدات من درسو مشق ندارم ای بابا چقد درس بخونم بسه دیگه والله


چااااااااااکرتیم عزت زیاد
.
.
.
.
بمیرد روزگار با خاطراتش....

شما لطف کن خراب همونی که هستی باش

بهاره چهارشنبه 11 بهمن 1391 ساعت 12:26 ب.ظ

سیلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام چطولییییییییییییییییییییییی؟ ی خبر دارم براتون یادتونه ی بار میگفتم تو ی امتحان تقلب کردم از یکی دیگه جان خودم هنو میوندم من شدم ۱۸ طرف شده ۱۴ یعنی چی آخه من از رو اون تقلب کردم اون وقت من نمره بالا رو آوردم وااااااااااااااای فک کن چه جوری شده آخه؟ اهم ببخشید میبینم که باز ...نه صبر کن اول برم بالا ی نیم نگاهی کنم ببینم قضیه چیه بعد بیام درمورد حرف بزنیم صبر کنین الان میام ...خب الان همه چی افتاد قبل از همه چی ی چیزی بگم میگم سعیده تفاهمو حال میکنی دقت کردی همیشه بعده حامد خاطره نظر میده بجان خودم اشتباه شده خاطره جای اینکه جاری من باشههههه باید با .................اهم گرفتی مطلبوووووو خب حالا بیا سره اصل مطلب :اول از همه درمورد سوغاتیا باید بگم مش حامد والا ما چشم امیدمون به سعیده هست قراره عمه خانوم بدن به ایشون از طریق ایشون برسد به دست مااااااااا البته اگه تو این وسط خانوم کش نرن ساغتیمونو دوم: در مورد سوالتون باید عرض کنم که والا ما که این جور نیستیم در این مورد باید بگم دقیقا با نظره بروبکس موافقم ی همچین آدمایی هستیم مخصوصا با نظره جاری عزیزم خاطره جان همچین جذابو ........ بابا ممنون که ما رو مشتی خطاب کردی ای ول خاطی خطر رو خوب اومدی آقاجون چشتون روزه بد نبینه وقتی خشن بشه هااااااااا ازدم همه بیچاره شدن همه رو فیتیله پیچ میکنن آقا جون زحمت نکش ما تا بخواییم عمه بشیم ی قرن طول میکشه چون حالا حالا قارداشلارمز یعنی همون داداشامون بخوان ازدواج کنن ی قرن طول میشکهههههه بعدشم میخوای ی چند تا از اون الفاظ رکیک بگم تا ببینی به عمو دایی هم میخوره دهههههههههههههه هی میخوای با پسر جماعت نرم رفتار کنی فکر میکنن خفراییهههههههه
خب دیگه میدونم زیاد حرف زدم الان سعیده پدرمو در میارهههههه خب بابا چیکار کنم دست خودم نیس هی میخوام کم بحرفم نمیشه آهاااااااان داش یادم میرفت الان منم بگم میگی بهاره نگوووووو ولی میگم چون یکی اینجا حرص منو در آورد یعنی نگم میترکم بوووووووووووووووووووووووس بووووووووووووووووووووووووس دههههههههههههههههه اهکی فکر کردی نمیگم الان جرعت داری حرف بزن اون وقت میدونم باهات چیکار کنم سعیده

سلام اووووووووووووووووه چه خبرته بابا بهاره بترکی ایشالله خسته نمیشی اینقد میحرفی ؟

اوکی گرفتم مطلبووووووو ولی بهاره اصلا نمیتونم فکرشم بکنم وااااااای اون وقت چی میشد باید تو تاریخ ثبتش میکردن هه هه

ولی خداییش همیشه کامنتاشون پشته سره همهههههههههه راست میگی عجب تفاهمییییییییییییییییی منو آق مهندس اینقد تفاهم نداریم که اینا دارن

بهاره تو که میدونی من میزنم ناقصت میکنم واس چی اینقد فک میزنی شد ی بار ی کامنت مختصر بدی این دفعه هم که زدی تو فاز طومار

بابا بهاره دقت کردی از وقتی با این خاطره فامیل شدی اعصاب واست نمونده همش تقصیره خودته دیگه از بس آخره حرفات گفتی بوس الان همه جوگیر شدن واسه همین چیزا بود میگفتم بفرماااااااااااااا تحویل بگیر الان مثلا میخوای چیکار کنی؟

شیما پنج‌شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 08:53 ق.ظ http://www.shima-jiji.blogfa.com

دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم
می آید
می ماند
و به تنهاییم پایان میدهد!
آمد
رفت
و به زندگی ام پایان داد

شیما پنج‌شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 12:24 ب.ظ http://www.shima-jiji.blogfa.com

مـ-ــــن "حــ ـــوآے" کـسـ ــے نــمے شومـــــ ♥

♥ کـ-ـه بــ ــه "هـ ــوآے" دیگـ ــرے بــ ــرود ♥

♥ تنهایے امــــ را با کـ-ـسے تقســ ــیمـ نـــمے کنـــــمــــ ♥

♥ کـ-ـه تنــــهایــمــــ بـ-ـگــ ــذارد ♥

♥ "روح خـــدآست" که در مـ-ـن دمـ-ـیـده شـ-ـده اسـ ــت ♥

♥ ((ارزان نمے فروشـ-ـمـ-ـش))

حامد HmD جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 11:10 ب.ظ

سامولکس


با اجازه بزرگترها
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من قصد ادامه تحصیل دارم
مگه خودتون برادر پدر ندارید
بعدشم خدمت مشتی بهاره و خاطی خطر عرض کنم ک خالی بندی کنتور نداره ک! شما اگ لیدی باشید بنده شاهزاده پرنسم!
بعدشم شمام رفتید ازدواج کردید اصن خز کردید متاهلی رو
جاتونم پر شمال بودم(ساری) خیلی حال داد اما الان یوخده احساس سرماخوردگی وخستگی مفرط میکنم.(آخه دیشب با پسرخاله هاتا صبح داشتیم ورق بازی میکردیم!)
مواظب خودت نباشید
فعلا!

سامولکس

بشین بچه حالا کی خواست زنت بده هنوز بوی شیر میاد از دهنت برو مشقاتو بنویس

عه الان نوبت ما شد بهت بر میخوره چرا اتفاقا داریم خوبشم داریم

اوه اوه یواش برو ما هم برسیم شاهزاده پرنس نه باباااااااااااا جو گرفتت هاااااااااااااااا ایشالله ی توکه پا اومدی اینور میبینی که راس میگیم یا خالی بندیهههههههههههه الان چیکار کنم شمال بودی به من چه همون بهتر سرما بخوری تو خواب و خوراک نداری میشینی تا صبح بازی میکنی همین میشه دیگه سرما میخوری حالا خوب شد سرما تو رو نخورد راستی تو به پاسور بازی میگی ورق بازی یا ی چیزه دیگس؟

تو گقتی مواظب خودت نباش ولی من میگم مواظب خودت باش بلکه ی خورده خجالت بکشی

خاطره وبهاره شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 12:03 ب.ظ

خاطره: سلام علیکم ورحمته الله ی چیزه دیگه هم بودها بعده این میگفتن یادم نیس حالا یادم بی اوفته دفعه ی بعد میگم چه خبرا خوبین خوشین به به میبینم که حامی خطر هم تشریف دارن !!نه جون عمت بیا برو زن بگیر چه خودشو تحویل میگیره( من قصد ادامه تحصیل دارم ) پ ما گفتیم نداری بشین بابا هنو بچه ای کسی بهت زن نمیده که

اوه اوه اینجا رووووو شاهزاده پرنس نه باباااااااااااااااا چطولی شاهزاده پرنس ؟بیا پایین بابا زیادی رفتی تو فاز جو خوب نیستاااااا ما که خالی بندی نکردیم حقیقتو گفتیم که اونم فک کنم حقیقت براتون تلخه نه تو دنیا لیدی باحالتر از لیدی آذربایجان پیدا نمیکنی دعا کن زن آیندت یکی از این لیدیهای آذربایجان باشه اونوقت میفهمی منظورم چی بود حامی خطر باشه بابا فهمیدیم که این ی چند روزی که نبودی تشریفتون تو شمال بود

سعیده من تو و بهاره رو میکشم بهاره که اینجاس میدونم باهاش چیکار کنم میخوام صد سال سیا کامنتای من با این آق خطر پشته هم نباشه خفتون میکنم

بهاره :چطولی شاهزاده پرنس جو گرفتتهااااااااااااا خدا اخرو عاقبتو بخیر کنه با این جوگیریات چی به روزت میاد
چیه تا دیروز داشتی به عمه ها فحش میدادی الان من گفتم واسه عمو دایی هم داریم بهت برخورده حامی خطر گریه نکن بابا روزگاره دیگه هرچی واسه عمه ها باشه واسه عمو دایی هم هست خوبیش همینه دیگههههه آخه کی تو این سرما پا میشه میره شمال همین میشه دیگه احساس خستگی مفرط میکنی چه با لفظ قلم هم حرف میزنه واس من بابا شاهزاده پرنس بابا استاد جو گیری بسههههههههههههه بیا پایین برو بشین درسو مشقتو بخون

سعیده جان منو تنها نذااااااااااااار خاطره منو الان میکشه پاشو بیا پیشم راستی آق مهندس برگشتن کلک دیروز اس مسای ناجور فرستادی بگو بینم کی بهت داده بود خاطره میگه که کاره من نیس آی آی تو که میگی زشته شخصیت داشته باش خودتم که زدی ترکوندی شخصیتووووووووووووووووووو و در اخر مثل همیشه بووووووووووووووووووس بوووووووووووس

به به سلام علیکم خاطره خانوم احوال شما اقبال شما چه طوری ؟حتما باید بگم ی خبرایی هست تو وبلاگم تا پاشی بیایی آخه به تو میشه گفت رفیق حالا بگذریم قدم رنجه فرمودین صفا آوردید خجالتمون دادید بابا خبر میدادید گاوی گوسفندی شتری قربونی میکردیم

بابا خاطره دروغ میگم بگو دروغ میگی نگا نمونش همین کامنتی که گذاشتی بعده حامد تو اومدی فقط این دفعه با بهاره اومدی که کسی بهت شک نکنه هه هه

نترس بهاره جان حلش کردم دیگه نمی کشتت ملتفتش کردم که بله رووووووو به یکی دیگه داده دیره الان هر دوشونم بخان دیگه کاریش نمیشه کرد خیالت راحت بهاره بابا بهارجونم آق مهندس که تازه دیروز رفت اوووووووووه کو تا برگرده ی هفته اونجاس هیییییییییییییییییییی بهاره جون مادرت مسائل شخصیرو اینجا نگو اینو میتونستی اینور م بهم بگی نترس غیر شما ناجورااااااااااا یکی دیگه اس مسای ناجور بهم میده الان شدید سه نفر جفتو جور شدید دیگه غمتون نباشه عزیزم من هنوز میگم شخصیت داشته باش ولی خب چیکارم بعضی موقعا شیطون قولم میزنه

حامد HmD شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 01:16 ب.ظ

سامولکس
خوبی سعیده جان؟
نه اسمش ورقه که به پاسور معروف شده.پاسور (4برگ)خودش ی نوع بازیه مثه حکم ،7خبیث پوکر و...
بعدشم ممنون از اینکه از بیماریه ما خشنود گشتی
خاطی خطر شمام قرار نیس امانتداری کنی ک مختو آکبند تحویل گرفتی آکبندم میخوای تحویل بدی یکم فکر کن شما اعصاب معصابت تعطیله من گفتم خاطی خطر ربطی نداره ک منم بشم حامی خطر
بعدشم سننا و هیکلن و خلاصه همه جوره از شما گنده ترم زنم میدن بهم حیف ک با این نمیشه شوخی کرد وگرنه از رو کل کل هم شده میرفتم یکی دو جین زن میبردم تا شیرفهم شه قضیه
ی بارم تبریز اومدم کلا پشیمون شدم از اومدنم چ برسه بخام از اونجا زنم بگیرم
مشتی بهاره شمام دقت نکردی چی شد؟! گفتم خالی بندی کنتور نداره اگ شما لیدی باشید منم پرنسم! هرچند ک پربیراهم نگفتم سعیده جونم ک ماشالله آلو تو دهنش خیس نمیخوره وقتی اسهایی ک بش میدم شما ازش مطلع میشید باید عکس منم دیده باشید
(درضمن اس منم اونقدا هم ناجور نبودا بیشتر حالت کل کل داشت تا ناجوری)
راستی راجب عمه و عمو بگم ک فحش های منتسب ب عمع خانوما چیز داره ! اما راجب عموها نه اگ هم داشته باشه این کجا و آن کجا

سامولکس

بابا حامد جان من کی گفتم خوشحال شدم بخدا اصلن اینطور نیس امیدوارم که جدی نباشه سرماخوردگیت اگه هم بود دعا میکنم زودتر خوب بشی من که خوف شدم صدام در حال بهبودیه

حامد بیخیال نکن من تو رو میشناسم واسه روکم کنی باشه ها به سرت بزنه ی همچین کاری میکنی باشه بابا قبول شما بزرگی واس خودت مردی اوکی افتاد

جدن اومدی تبریز حالا چرا پشیمون شدی؟

نگا خودتو لووووووو دادی هنو بهشون نگفته بودم که اون اسارو تو دادی بعدشم مثلا میخواستن بگن که آدمای باشخصیتی هستن تا حالا همچین اسی رو ندیده بودن بابا اینا هفت خطه روزگارن میخوان رد گم کنن که مثلا از اینجور اس مسا ندارن وگرنه بگردی تو گوشیشون ی اس مس آدم حسابی پیدا نمیشه
آره بابا عکستم دیدن ولی حیف که بله رووووو به یکی دیگه دادن وگرنه خودم واست میرفتم خواستگاری

بابا ول کنید دیگه چ گیری دادید شما به عمه عمو ی بیچاره هااااااااااا بد بختا نشستن دارن زندگیشونو میکنن اونوقت شماها دارین فحش میدین بهشون اینجور پیش بره رسما فحشا رو جدی جدی مگیناااااااااااا بیخیال بدآموزی داره

بهاره شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 06:19 ب.ظ

سامولکس

اوه اوه چه با احساسم میگه سعیده جان الهیییییییییییییییییی بابا سعیده جان حامد جانتو در یاب

باشه بابا شما اصلن پدر بزرگ ماااااااااا خوبههههه خیالت راحت میشه نگا سره ی زن چه هااااااااااااااا که نمیکنی بابا ی خورده جنبه داشته باش دوتا دوتا میگیری حالا شما همون ی دونشو بگیر دومیش پیشکشت الان هرچی میخوای باش والااااااااااا

عه جدن پ شما دادی اون اساروووووو ببینم مگه خودت ناموس نداری واس چی اون اس مسای ناجور رووو واس دوست ما میفرستی سعیده دیگه باهاش نگرد باشه رفیقه نابابیههههههه توصیه میکنم هر چه سریعتر فاصله بگیر ازش بله بابا عکستم دیدم خدا واس پدر مادرت نگهت داره خب الان که چی؟ بنده ناموس دارماااااااا گفته باشم سعیده دهنمو وا نکنااااااااااااااا بگم بگم خدا بهت رحم کرد که آق مهندس زودتر تشریف آوردن از اونوره آب وگرنه الان جنابعالی......... دهنم وا بشه آبروتو میبرماااااااااااااااا لطف کن واس کسی خواستگاری نرووووووووووو دهههههههههههه حالا اینا که چیزی نیس گفتم دیگه خدا بهت رحم کرد که آق مهندس زودتر اومدن ببین دهنم وا بشه یعنی دیگه نمیتونی جلومو بگیری پس بشین سره جات والا فعلا که شما دوتا دارید جان جان میکنید هی این میگه سعیده جان هی اون میگه حامد جان
اون وقط واسه ما میره خواستگاری شیطونه میگه ی دونه از اون فحشا به اینا بگوهااااااااااااااااااااااا دیگه قاطی کردم خبری از جمله ی آخری نیس بهت بگم بوس بوس

سلام

بهاره من تو رو میکشم دیوونه این چرت وپرتا چیه گفتی خاک تو سرت کنم دختر نکنه جدی جدی باورت شده که میخواستم ی همچین کاری کنم مگه نبینمت بهاره کشتمت

نیس الان دیگه جمله آخریتو نگفتی شیطونه میگه اون فحش مشهورتو بدهاااااااااااااااااااا اون وقت ببینه دهنه کی واااااااااا میشه

بهاره میکشمت

زهرا شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 07:55 ب.ظ http://harchiketobekhay.blogfa.com

خیلی وبت قشنگه.به منم سر بزن!!

زهرا شنبه 17 فروردین 1392 ساعت 03:30 ب.ظ http://harchiketobekhay.blogfa.com

خیلی خوب و به درد بخور بود!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد